هستی نفس مامان وباباهستی نفس مامان وبابا، تا این لحظه: 10 سال و 5 ماه و 16 روز سن داره
مامانی طیبهمامانی طیبه، تا این لحظه: 33 سال و 10 ماه و 13 روز سن داره
بابایی مرتضیبابایی مرتضی، تا این لحظه: 37 سال و 4 ماه و 3 روز سن داره

هستی فرشته کوچک ما

23 ماهگی عشقم

1394/7/28 17:24
نویسنده : مامان طیبه
509 بازدید
اشتراک گذاری

سلام به دخترقشنگم که دنیای منه وهمیشه با کاراشو شیطنت هاش لبخند رو لب من وبابایی میاره.

یه ماهه دیگه دوسالت میشه فدات شم انشالله بعد از ماه صفر یه تولد خوشمل برات میگیرم.

 

niniweblog.com 23 ماهگیت مبارک niniweblog.com

 

وای مامانی انقدر بامزه وشیرین شدی یعنی فقط حرف میرنی ومن وباباییم به حرفات میخندیم.

نمیدونم بعضی کلمه ها وجمله هارو از کجا میاری که انقدر بامزه اس جوجویی  niniweblog.com

جمله های بامزه:

دیروز بابایی داشت کمدمون رو درست میکرد وبا چکش میخ میزد شماهم از پشت به بابایی تکیه داده

بودی وقتی بابا چکش میزد شماهم تکون میخوردی بجای اینکه بگی مامانی تکون میخورم گفتی

( مامانی تکون منو خورد ) niniweblog.com  niniweblog.com   

ودیشب که رفته بودیم هیئت وقتی میخواستیم بیایم خونه شما جیش داشتی میخواستم ببرمت

دستشویی که یه خانوم زودتر رفت داخل شما هی درمیزدی میگفتی ( بیا بیرون من جیش دارم )

هرکاری میکردم بیخیال نمیشدی وقتی خانومه اومد بیرون بهش گفتی ( خاله خودتو شُشتی )

مامانی من از خجالت مردم niniweblog.com اما خانومه میخندید میگفت ماشالله چه زبونی داره  niniweblog.com  

خلاصه قربونت برم با این حرف زدنت دل همه رو بردی جوجه اردک زشت من niniweblog.com

               

پسندها (3)

نظرات (6)

مامان لیدا
4 آبان 94 1:39
الهیییی... چقدر بانمک من عاشق بچه های شیرین زبونم لحظه شماری میکنم تا آدرینا واسه من اینجوری صحبت کنه خیییلی قشنگه این بوس و بغل واسه شما خانوم گل که انقدر شیرینی
مامان طیبه
پاسخ
ممنون خاله ی گلم شمالطف دارید بوووووووووس
مامان سمانه و بابا حسین
11 آبان 94 23:56
الهی عزیزم. کی میشه پسر منم برای من شیرین زبونی کنه. خدا حفظش کنه.
مامان افسانه
15 آبان 94 2:20
سلااام جوجو خانم بیام زبونت رو بخورم ایااااا خخخ تکون منو خورد خییییییییییییییلی بووووووووووووووووس
مامان راضی
18 آبان 94 14:16
ماشالا به دخمل شیرین زبونمممم باریک به هستی جون که جیششا میگه
ریحانه
5 خرداد 95 23:27
چه وبلاگه قشنگی, خدا گل دخترتون رو حفظ کنه ممنون که به دختر من سر زدین
حس مبهم
6 اسفند 95 10:31
واییی چه جیگری ایشالله مدرسه رفتنش
مامان طیبه
پاسخ
فدای تو مامان مهربون