شیرین زبونیای هستی
شیرین زبونیای هستی یکی یدونه مامان انقدر شیرین وملوس شدی که هرچی بگم کم گفتم.
خیلی قشنگ باهام حرف میزنی بعضی وقتا میای یه چیزایی بهم میگی وقتی میگم باشه چشم میری.
23 دی هفتمین دندونتم در اومد. قربون مرواریدای خوشگل دخترم بشم.ولی فک کنم هشتمی هم میخواد
دربیاد چون شما 6 تا دندون با هم درآوردی یکی دوروزی بی حال بودی که بعدش دندونت در اومد.مبارکه
25 دی واسه اولین بار یه جمله گفتی عشقم تشنه ات شده بود گفتی ( آب بده ) کلی ذوق کردم
الان دیگه خیلی راحت حرف میزنی هرچی بخوای متوجه میشم.
وقتی یه وسیله ازدستت میوفته میگی ( اُتاد یعنی افتاد ) .
چایی خیلی دوس داری لیوانتو میاری میگی ( بِییز یعنی بریز ).
سلام کردن ویاد گرفتی هرکسی روکه میبینی اول بهش دست میدی بعد میگی ( اَلام یعنی سلام ).
واسه همه بوس میفرستی وقتی میگم بوس بفرست 5 یا 6 تا بوس میدی.
بازی کلاغ پر و اتل متل و نون ببر کباب بیار وبلدی.
اسم سجاد (پسرعمت) وامیر ( پسرعموت ) وزیاد تکرارمیکنی جوجویی.
گوشیه تلفن وبرمیداری میگی ( اَیو ) بعد میگی ( عمه ) ادامشم هی میگی ( بیا )
دخترحرف گوش کنی هستی جیگرم هرچی بهت میگم گوش میکنی حتی وقتی با اسباب بازیات بازی میکنی
بهت میگم وسایلتوجمع کن همرو جمع میکنی عشقم.
جلوی شلوارتو میگیری میگی ( جیش ) وقتی میبرمت دستشویی میشینی جیش میکنی تازه کلی هم
ذوق میکنی بعدمیگی ( آب بِییز ) منم آب میریزم.
وقتایی که گرسنه باشی اگه غذا یا نون ببینی میگی ( میتام ) یعنی میخوام.
عروسکتو میذاری رو پاهات اونوقت پاهاتوتکون میدی میگی ( لا...لا.... پیش... پیش...) انقدرمیخندیم.
وقتی که بابایی رومیخوای ازخواب بیدارکنی یه عالمه بوسش میکنی و دستتومیکشی رو صورتش
میگی ( نا..نا..).
خوشگلم فعلا همینارو یادم بود.
البته گلم بعضی وقتا یه اذیت هاییم دارن که اون اذیتاهم بخاطر شیرین زبونیات یادم نمیمونه فرشته من.
یه چندتا عکس از قندعسل مامان:
وقتی که دخترماهم نماز میخونه البته فقط سجده کردن وبلده.
واسه اولین بار موهای خانوم طلا رو خرگوشی بستم خودشم خیلی ذوق میکرد.
مامانی کفشاتو تازه خریده بودم همش پات میکردی و راه میرفتی.
دخترم شبیه مامانش شده ( روسری و چادر مامانی وپوشیدی ).
واینم یه عکس ازکوچیکی مامان با دو تا خاله هات( اون کوچولوتره منم ).راستی این لباسامون که
شبیهن و مامان خودم که به رحمت خدا رفته واسمون درست کرده بود.
