هستی نفس مامان وباباهستی نفس مامان وبابا، تا این لحظه: 10 سال و 5 ماه و 30 روز سن داره
مامانی طیبهمامانی طیبه، تا این لحظه: 33 سال و 10 ماه و 27 روز سن داره
بابایی مرتضیبابایی مرتضی، تا این لحظه: 37 سال و 4 ماه و 17 روز سن داره

هستی فرشته کوچک ما

یک روز جمعه عالی

1393/11/17 21:07
نویسنده : مامان طیبه
416 بازدید
اشتراک گذاری

امروز بابایی صبح رفت سرکارش چون یه سری کار داشت که تا ساعت دو کارش طول کشید

هستی جونم چون خوابش میومد طبق معمول همیشه درحال شیرخوردن بود که بخوابه که

بابا مرتضی زنگ زد گفت حاضربشید ناهاربریم بیرون من وهستی ام با خوشحالی سریع

لباس پوشیدیم ورفتیم پیش بابایی. رفتیم فرحزاد خیلی خوش گذشت ناهارو اونجا خوردیم

وقتی روی تخت نشسته بودیم یه آهنگ شاد در حال پخش شدن بود که هستی خانوم

همش وسط بود و در حال نانای کردن مامان فدات بشه که انقدر قشنگ میرقصی مامانی

همش در حال رقص وشیطونی بودی توجه همه رو به خودت جلب کرده بودی تا ساعتای 6

بیرون بودیم بعدش برگشتیم خونه دختر خوشگلمم خیلی خسته شده بود توی ماشین

خوابش برد.

وای مامانی بگم از حرف زدنت که خیلی شیرین زبون شدی

کلمه های (بیا).(برو).(بده).(بدو) رو کامل میگی.

وقتی کسی خوابیده باشه میگی ( آبید ) یعنی خوابید.

به حموم میگی ( اَموم ) ووقتی میریم حموم میگی ( آب بازی )

چندتا جمله میگی ( بَه بده ) و ( آب بده ) و (جوجو بیا )

هروقت میخوایم بریم بیرون میگی ( بِییم دَدَ ) یعنی بریم دَدَ

عاشق بادکنکی هروقت میبینی میگی ( باد بده )

چندوقتیه میخوای منو صدا کنی میگی ( مامانی ) فدات بشم ماه من

وقتی بهت میگم امام اول میگی (عَللی)

هروقت میخوای نمازبخونی میگی ( اَلله )

بهت میگم صلوات بفرست میگی ( اَللا مُمَ )بعدشم نمیفهمم چی میگی آروم میگی

وکلی شیطونی دیگه که چندتا عکس میذارم از بازیگوشیات

آخه مامانی تو ماشین لباسشویی چیکارمیکنی

               

اینحا مخفیگاهته مامانی( این خطاهم خرابکاریه خودته رو عکس)

                                

واینجاهم خونه عمه جون واسه خودت جاپیدا کرده بودی

                                   

 

پسندها (2)

نظرات (4)

مامان لیدا
20 بهمن 93 1:13
ای جاااانم.خوش بگذره عزیز خاله .همیشه به گردش و تفریح
مامان طیبه
پاسخ
مرسی خاله جوووووووون
مامان الیار
20 بهمن 93 13:53
همیشه به گردش و تفریح عزی م.همیشه خوش باشین. هستی جونم ماشالله خیلی شیطون شدی. فربون شیطونیهات.
مامان طیبه
پاسخ
ممنونم عزیزدلم خدا نکنه خاله خوبم
مامان افسانه
20 بهمن 93 21:56
سلام عروسکم دست مامانی و بابایی مهربون درد نکنه که اینهمه شما رو ددر های خوب خوب می برنالهی همیشه کنار هم شاد و خوشبخت باشین فدات اینا چه کارایی میکنی چطوری زیز اون میزه جا شدی از دست شما وروجکها مامانش چرا نمخفیگاه نازمو لو دادی جالا من میام میخورمش کههههههههههههههههدوستتون دارررررم بوووووووووووووووووووووووووس
مامان طیبه
پاسخ
سلام خاله مهربووووووونم من ومامانمم شما و دنیا جون وخیلی دوست داریم بوووس
مامان راضی
24 بهمن 93 22:17
همیشه خوش باشین خانومی فداااااااات بوسسسسسس
مامان طیبه
پاسخ
خیلی ممنون راضیه جووون